شاگردان سید مرتضی

the students of avini

۵ مطلب با موضوع «سینما» ثبت شده است

عباس رحیمی
سخنان امام خمینی در رابطه با سینما

سخنان امام خمینی در رابطه با سینما

برای چه سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کی مخالفت کردیم با تجدد، با مراتب تجدد مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت خصوصا در ایران، مرکز چیزی که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است.
 سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما می دانید که جوان های ما را اینها به تباهی کشیده اند و همین طور سایر این جاها. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کرده اند به مملکت ما.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس رحیمی
عباس رحیمی
سینما و شهید آوینی

سینما و شهید آوینی

اگر ما واقعیت خارج را هرگز آنچنان که واقعیت سینمایی جلوه‌گر می‌شود مشاهده نمی‌کنیم، سوال اینجا است که پس چرا زبان مونتاژ پذیرفته‌ایم و آن را به راحتی ادراک می‌کنیم... جواب این است که اگر چه ما، در، ظاهر، اطراف خویش را آن‌چنان که در سینما معمول است نمی‌بینیم، اما در باطن، کیفیت دیدن ما به همان نحو است که در فیلم جلوه‌گر می‌شود. ما اطراف خویش را با بصیرتی می‌نگریم که از شناخت خویش نسبت به جهان یافته‌ایم. نحوه‌ی عمل قوه‌ی باصره این نیست که مثلا به هر چیز خیره‌تر می‌شود آن را بزرگتر ببیند، آن همه که تمام محوطه‌ی دیدنش را پر کند؛ کیفیت دیدن ما همان است که هنگام خیره شدن به یک شیئ از دیگر اشیا انصراف پیدا می‌کنیم و در اطراف خویش فقط به چیزهایی خیره می‌شویم که نظر ما را جلب می کنند. «تصویر درشت» از یک شیئ در سینما در واقع بیانگر همین جذب و انصراف است؛ جذب چشم و ذهن به آن شیئ و انصراف چشم یا ذهن از دیگر اشیا. ما در اطراف خویش برای هر یک از اجزای واقعیت، ارزشی متناسب با آن در ذهن خویش قایل هستیم و نگاه ما نسبت به اشیا یکسان نیست؛ در سینما همین تفاوت‌ها است که بیان می‌شود. یعنی در حقیقت، ما واقعیت اطراف خویش را نیز به صورتی تقطیع شده می‌بینیم و آن‌چه در درون ما این اجزای منقطع را به یکدیگر پیوند می‌دهد، شناخت ما و بصیرتی است که آن شناخت به ما عطا کرده است. جذب و انصراف ما نسبت به اجزای واقعیت اطراف، با میزان علاقه‌ی ما نسبت به آن‌ها رابطه‌ای مستقیم دارد و ریشه ی این علایق را نیز باید در معرفتمان نسبت به جهان جستجو کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس رحیمی
عباس رحیمی
هنر انقلابی باید زیبایی‌ها را تبیین کند

هنر انقلابی باید زیبایی‌ها را تبیین کند

پنجاه، شصت سال کسانی بر ما حکومت کردند که آورنده‌ی آن‌ها، نه اینکه ما نبودیم- چون در ایران حکومت مردم به این صورت اصلًا سابقه نداشت- بلکه دلاوریِ خودشان هم نبود. ای‌کاش اگر دیکتاتور بودند، اقلَّا مثل نادرشاه با زور بازوی خودشان، یا مثل آغامحمدخان با حیله‌گری خودشان بر سر کار آمده بودند؛ اما این‌طور نبود. دیگران آمدند و آن‌ها را بر این ملت مسلّط کردند و تمام منابع مادّی و معنوی این ملت را به غارت بردند. با رنجها و محنتهای بسیاری، حرکت عظیمی در مقابل این پدیده‌ی شوم اتّفاق افتاد و توانست با فدا کردن جانها و با عریان کردن سینه‌ها در مقابل دشنه‌ی دشمن غدّار، به جایی برسد. این زیبا نیست؟ هنر چگونه می‌تواند از کنار این‌ها بی‌تفاوت بگذرد؟ این توقّعِ انقلاب است. هنر انقلابی‌ که ما از اوّل انقلاب همین‌طور گفتیم و آن را درخواست کردیم، این است. آیا این توقّعِ زیادی است؟ موسیقی و فیلم و تئاتر و نقاشی و سایر رشته‌های هنریِ شما باید به این مقوله بپردازد؛ این‌ها چیزهای لازمی است. توقّعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقّعِ زورگویانه و زیاده‌خواهانه نیست؛ بل مبتنی بر همان مبانی زیباشناختی هنر است. هنر آن است که زیباییها را درک کند. این زیباییها لزوماً گل و بلبل نیست؛ گاهی اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمّل آن، زیباتر از هر گل و بلبلی است. هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس رحیمی
عباس رحیمی
سینمای غرب  را درهم شکنید

سینمای غرب را درهم شکنید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عباس رحیمی
عباس رحیمی
سخنان مقام معظم رهبری در جمع کارگردانان سینما

سخنان مقام معظم رهبری در جمع کارگردانان سینما



بخشی از سخنان رهبری در جمع کارگردانان سینما و تلویزیون


1385/03/23


یک نکته را اول بگویم، که دیدم دغدغه‌ی بسیاری از دوستان است؛ و آن، یک نوع احساس ناامنی یا دغدغه‌ی ناامنی یا توهّم ناامنی است که میبینم در برخی از دوستان وجود دارد؛ حتّی آدم میبیند در دو سرِ این طیف وسیع، این دغدغه هست. من واقعاً جایی برای این دغدغه نمیبینم. درست است، ممکن است ما نسبت به برخی از فیلمها معترض باشیم - خود من در آن حدی که حالا میفهمم و از تماشای فیلم لذت میبرم، ممکن است ایرادی به یک فیلم داشته باشم؛ چه آن فیلمی که در تلویزیون پخش میشود، چه آنچه که در سینماست که گاهی برای ما می‌آورند و ما بعضی از فیلمها را میبینیم - لیکن من کارگردان را متهم نمیکنم. عوامل گوناگونی برای خطا در جهتگیری یک فیلم هست؛ یکیاش هم ممکن است نقش کارگردان باشد - که حالا من بعداً راجع به مسئله‌ی کارگردان، یک مقداری بیشتر عرض خواهم کرد - لیکن عوامل گوناگونی هست. ما اگر احساس میکنیم که به‌وسیله‌ی یک کارگردان یک معرفت عمیق صحیحی در یک فیلم منعکس نمیشود، باید ببینیم این معرفت عمیق، چگونه میتوانست به دل این کارگردان القاء شود تا او بتواند معرفت درونی خودش را منعکس کند. هر کسی باید آنچه را که خودش میفهمد، خودش ادراک میکند و خودش احساس میکند، آن را در هنرش بگنجاند؛ والّا هنر یک چیز مصنوعی خواهد شد. طبیعت قضیه هم همین است که آن سازنده‌ی فیلم و عنصر کارگردان، بالخصوص در این میان، یک معرفت درونی را منعکس میکند. چگونه میشد این معرفت درونی، آن‌چنانی که منِ بیننده میپسندم، به این کارگردان منعکس بشود و چرا نشده؟ این جای سؤال دارد.






لینک متن کامل سخنان

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عباس رحیمی